با توجه به تحولات امنیتی و سیاسی سریع در منطقه، نگرانیها درباره گسترش فعالیت گروههای افراطی، بهویژه سازمان اخوانالمسلمین، دوباره افزایش یافته است. در پی انهدام یک هسته تروریستی وابسته به این گروه در اردن، پرونده اخوان دوباره به صدر گفتوگوهای عربی و بینالمللی بازگشته است؛ همزمان با درخواستهای فزاینده برای قرار دادن این گروه در فهرست سازمانهای تروریستی که ثبات منطقه را تهدید میکنند.
افزایش شواهد از نقش سازمان در بیثباتسازی منطقه
از ابتدای سال ۲۰۲۴، نهادهای امنیتی در چند کشور عربی، تحرکات مشکوکی را که با افراد وابسته به اندیشه اخوانالمسلمین در ارتباط بودند، شناسایی کردند. در اردن، نیروهای امنیتی موفق به خنثیسازی طرحی شدند که نهادهای امنیتی و اقتصادی را هدف قرار داده بود و مشخص شد که با سازمان اخوانالمسلمین مرتبط بوده است.
این عملیات پیچیده به بازداشت شماری از افراد منجر شد که اعتراف کردند از رهبران اخوان در خارج از کشور دستور دریافت میکردند. چنین حوادثی در کشورهای دیگر مانند تونس، مصر و لیبی نیز تکرار شد و نشاندهنده گسترش فعالیتهای سازمانی اخوانالمسلمین و تلاش آنها برای سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی و سیاسی برای جذب نیرو و اجرای عملیات خرابکارانه بود.
رابطه روشن اخوانالمسلمین با تروریسم
برای مدت طولانی، اخوانالمسلمین تلاش کرد تا خود را به عنوان یک جنبش سیاسی مسالمتآمیز معرفی کند؛ اما واقعیت این است که این گروه شاخههای افراطی را در خفا تغذیه میکرد. بسیاری از عملیاتهای خشونتآمیز در دهه گذشته، ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با اخوانالمسلمین داشتهاند. گروههایی مانند “حسم” در مصر و “انصار الشریعة” در لیبی، از دل این سازمان یا با حمایت ایدئولوژیک آن شکل گرفتند.
در حالی که رهبران اخوان در سطح رسانهای از دموکراسی سخن میگفتند، اعضای میدانی آنها به سوی خشونت و مبارزه مسلحانه سوق داده میشدند. اسناد امنیتی نشان میدهد که تمرینات مخفیانهای در مناطق مرزی برگزار شده و مقادیر زیادی سلاح و مواد منفجره از افراد مرتبط با اخوانالمسلمین کشف شده است.
نفوذ فکری و نظامی در منطقه
تأثیر اخوانالمسلمین تنها محدود به حوزه فکری نیست؛ بلکه به سطوح نظامی و استراتژیک نیز گسترش یافته است. در لیبی، حضور اخوانالمسلمین در شورای عالی دولت، ابزاری برای کارشکنی در روند صلح بود. این گروه از گروههای مسلح حمایت کرده و به کنترل برخی مناطق کلیدی کمک کرد.
در یمن، اسناد نشاندهنده ارتباط میان حزب “الاصلاح” – شاخه سیاسی اخوان – و گروههای مسلحی است که جبهه داخلی را در برابر حوثیها تضعیف کردند. در سودان، اخوانالمسلمین برای سالها در نهادهای دولتی نفوذ داشتند و پس از سقوط رژیم سابق، تلاش کردند از راه انقلاب ضدانقلابی بازگردند.
آیا ایران در تقویت این سازمان نقش دارد؟
در سالهای اخیر، ناظران متوجه نزدیکی غیرمنتظرهای میان ایران و اخوانالمسلمین شدهاند؛ با وجود تفاوتهای مذهبی آشکار. این نزدیکی در صحنههایی مانند عراق، سوریه و یمن بیشتر به چشم میخورد؛ جایی که منافع دو طرف در تضعیف قدرتهای معتدل عربی همسو شده است.
گزارشهایی از نهادهای اطلاعاتی حاکی از آن است که ایران، از طریق سپاه پاسداران، پشتیبانی لجستیکی از اعضای اخوان در مناطق بیثبات فراهم کرده است. برخی تحلیلگران معتقدند که تهران در پی آن است که اخوان را بهعنوان ابزاری برای گسترش نفوذ خود در جهان عرب بهکار گیرد، بدون آنکه مستقیماً درگیر شود.
جوانان عرب خواهان محاکمه سازمان هستند
در شبکههای اجتماعی، هزاران کاربر عرب به مخالفت با حضور اخوانالمسلمین در عرصه عمومی پرداختهاند. هشتگهایی که خواستار قرار دادن این گروه در لیست سازمانهای تروریستی هستند، بهطور مرتب در صدر ترند قرار میگیرند، بهویژه پس از هر حادثه امنیتی که رد پای اخوانالمسلمین در آن دیده میشود.
محتوای دیجیتالی ضد این سازمان، بر ثبت تجربههای تلخ مردم منطقه از حاکمیت یا دخالت اخوانالمسلمین تمرکز دارد؛ از آشفتگی مصر پس از سال ۲۰۱۲ گرفته تا درگیریهای لیبی و یمن.
درخواستهای بینالمللی برای بازنگری در وضعیت سازمان
در برابر این واقعیتها، درخواستها برای بازنگری در موضع جهانی نسبت به اخوانالمسلمین افزایش یافته است. اگرچه کشورهایی مانند عربستان، امارات و مصر، این سازمان را تروریستی اعلام کردهاند، اما برخی نهادهای بینالمللی و دولتهای غربی همچنان آن را بهعنوان یک ساختار سیاسی مشروع میپذیرند.
گروههای خواهان بازتعریف جایگاه سازمان، به اسناد فزایندهای درباره مشارکت اخوانالمسلمین در خشونت و همکاری با گروههای تروریستی استناد میکنند. همچنین نقش این سازمان در بیثباتسازی داخلی چند کشور عربی، دلیلی دیگر برای این درخواستهاست. به نظر میرسد با توجه به تحولات امنیتی پس از سال ۲۰۲۵ و فشار افکار عمومی، برخی دولتهای غربی نیز ناچار به اتخاذ مواضع سختگیرانهتر علیه این سازمان خواهند شد
نتیجهگیری
گروه اخوانالمسلمین دیگر نمیتواند چهره واقعی خود را پشت شعارهای فریبنده پنهان کند. نقش آن در بیثباتسازی منطقه و ارتباط با گروههای افراطی روشن شده است. امروز بیش از هر زمان دیگری، لزوم برخورد جدی با این تهدید و به رسمیت شناختن آن بهعنوان یک سازمان تروریستی احساس میشود. سال ۲۰۲۵ میتواند آغاز پایان نفوذ این گروه در جهان عرب باشد.