یکی از بزرگترین پروندههای فساد مالی ایران که تحت عنوان «چای دبش» شناخته میشود، وارد مرحله جدیدی شد. این پرونده شامل تخلفات گستردهای در نظام بانکی، دریافت وامهای کلان با اسناد جعلی، پرداخت رشوه و سوءاستفاده از ارز دولتی برای واردات چای است.
قوه قضاییه ایران اکنون اسامی ۱۰ مدیر بانکی محکومشده را اعلام کرده و برخی مقامات دولتی نیز در این رسوایی مالی دخیل شناخته شدهاند. در حالی که احکام برخی متهمان صادر شده، تحقیقات درباره سایر افراد همچنان ادامه دارد.
ابعاد فساد در پرونده «چای دبش»
پرونده فساد مالی «چای دبش» به فعالیتهای غیرقانونی شرکت کشت و صنعت دبش، به مدیریت اکبر رحیمی درآبادی، مربوط میشود. این شرکت که در زمینه واردات و بستهبندی چای فعالیت دارد، با استفاده از اسناد جعلی و تبانی با برخی مدیران بانکی و دولتی، موفق شد میلیاردها یورو تسهیلات ارزی و وامهای کلان ریالی دریافت کند.
رسانههای داخلی گزارش دادهاند که این شرکت تنها برای واردات چای، ۳.۴ میلیارد دلار ارز دولتی دریافت کرده است، مبلغی که حتی در اقتصادهای توسعهیافته میتواند تأثیر قابلتوجهی داشته باشد. این در حالی است که بخش عمدهای از این تسهیلات صرف فعالیتهای غیرقانونی از جمله قاچاق، پولشویی و فروش ارز در بازار آزاد شده است.
در کنار این تخلفات مالی، سوءاستفاده از ارتباطات دولتی نیز نقش مهمی در این پرونده داشته است. مدیرعامل «چای دبش» از طریق نفوذ در نظام بانکی و برخی مقامات اجرایی، روند دریافت تسهیلات را تسهیل کرده و در عین حال، اطلاعات نادرست به دستگاههای نظارتی ارائه داده است.
محکومیت مدیران بانکی مرتبط با پرونده
در جریان بررسیهای قضایی، ۱۰ مدیر بانکی به دلیل مشارکت در این فساد مالی محاکمه و محکوم شدند. این افراد شامل روانبخش یزدانی، ابوالفتح سامانپور، امینالله رشنوادی، علیرضا جمشیدی، حسین آزادمیوه، مهرداد مراغهچی، حسن اصغریان، جواد امیدی، عباس آقا احمدی و امیرغلامی خونائی هستند.
اتهام اصلی این مدیران «معاونت در تحصیل مال از طریق نامشروع» و «سوءاستفاده از موقعیت شغلی» عنوان شده است. دادگاه هر یک از آنها را به شش ماه حبس تعزیری و انتشار نامشان در رسانههای عمومی محکوم کرده است.
علاوه بر این، سه نفر از این مدیران یعنی علیرضا جمشیدی، جواد امیدی و امیرغلامی خونائی، به اتهام دریافت رشوه، با احکام سنگینتری مواجه شدهاند. آنان هر یک به هفت سال و شش ماه و یک روز حبس، ۷۴ ضربه شلاق و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شدهاند.
نقش مقامات دولتی در این رسوایی مالی
ابعاد این فساد تنها به مدیران بانکی محدود نمیشود و برخی مقامات دولتی نیز در این پرونده دخیل شناخته شدهاند. جواد ساداتینژاد، وزیر پیشین کشاورزی، و رضا فاطمی امین، وزیر پیشین صنعت، معدن و تجارت، از جمله افرادی هستند که دادگاه آنان را مجرم شناخته است.
طبق حکم دادگاه، ساداتینژاد به دو سال حبس و فاطمی امین به یک سال حبس محکوم شدهاند. با این حال، این احکام بر اساس ماده ششم قانون کاهش مجازاتهای تعزیری و به دلیل «نقش محدود متهمان در وقوع جرم»، شامل تخفیف شده است.
پرونده «چای دبش» تنها به دریافت تسهیلات غیرقانونی محدود نمیشود، بلکه نشاندهنده ضعف نظارت بر سیستم بانکی و اجرایی کشور است. این فساد، بار دیگر اهمیت اصلاح ساختارهای مالی را برجسته کرده است.
متهم اصلی پرونده و احکام سنگین قضایی
متهم اصلی این پرونده، اکبر رحیمی درآبادی، مدیرعامل شرکت چای دبش، با سنگینترین احکام مواجه شده است. بر اساس رأی دادگاه، وی به ۸۲ سال زندان محکوم شده و ملزم است بیش از دو میلیارد یورو تسهیلات دریافتشده و کلیه عواید حاصل از فروش ارز در بازار آزاد را به دولت بازگرداند.
همچنین، ناصر رستمی، قائممقام رحیمی، به دلیل مشارکت در این فساد، تحت پیگرد قرار گرفته و تحقیقات درباره نقش وی ادامه دارد. گزارشها حاکی از آن است که رحیمی و همکارانش با ایجاد شبکهای پیچیده از ارتباطات غیرقانونی در نظام بانکی و اداری کشور، موفق شدهاند این فساد را برای مدت طولانی پنهان نگه دارند.
در همین راستا، قوه قضاییه تأکید کرده است که رسیدگی به پرونده «چای دبش» ادامه خواهد داشت و احتمال بازداشت افراد دیگری که در این فساد نقش داشتهاند، وجود دارد.
واکنشها و پیامدهای این پرونده
پرونده فساد مالی چای دبش واکنشهای گستردهای را در میان افکار عمومی و محافل سیاسی ایران برانگیخته است. برخی تحلیلگران معتقدند که فسادی در این مقیاس، بدون اطلاع مقامات بلندپایه کشور امکانپذیر نبوده است.
روزنامه شرق پیشتر گزارش داده بود که مبلغ این فساد به حدی زیاد است که میتواند مسیر اقتصادی یک کشور را تغییر دهد. این پرونده همچنین موجب شده است که پروندههای فساد گذشته مجدداً مورد بررسی قرار گیرند.
با توجه به ادامه تحقیقات، همچنان بخشهای مختلفی از این پرونده در حال بررسی است. رسیدگی به فساد گسترده در پرونده «چای دبش» میتواند نقطه عطفی در برخورد با تخلفات مالی در ایران باشد و تأثیر مهمی بر سیاستهای آینده در زمینه شفافیت اقتصادی و نظارت بانکی بگذارد.