در ماه گذشته، سازمان حقوق بشر ایران گزارشی منتشر کرد که به شدت نگرانکننده است: دستکم ۱۰۰ نفر در ایران اعدام شدهاند. این افزایش قابل توجه در شمار اعدامها، نه تنها در خور توجه جامعه داخلی، بلکه باعث بروز نگرانیهای جدی در سطح بینالمللی شده است. در این مقاله به بررسی ابعاد مختلف این موضوع، علل افزایش اعدامها و واکنشهای بینالمللی خواهیم پرداخت.
طبق اطلاعات ارائهشده توسط سازمان حقوق بشر ایران، در هشت ماه نخست سال جاری میلادی، تعداد اعدامهایی که در کشور انجام شده به ۴۰۲ مورد رسیده است. این آمار به روشنی نشاندهنده افزایش مستمر و نگرانکننده اعدامها در ایران است. از میان اعدامشدگان، ۱۱ شهروند افغانستان، ۸ شهروند بلوچ و ۹ شهروند کُرد وجود دارند. این امر نشاندهنده آن است که اقلیتهای قومی و مذهبی در کشور، به ویژه در معرض خطر قرار دارند.
اتهامهای اعدامشدگان
گزارشها حاکی از آن است که اتهامهای مختلفی برای صدور احکام اعدام وجود دارد. از مجموع اعدامشدگان، ۵۰ نفر به اتهام «قتل عمد» و ۴۶ نفر به اتهام جرایم مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شدهاند. همچنین، سه نفر به اتهام تجاوز به عنف و یک نفر به عنوان زندانی سیاسی به اعدام محکوم شده است. این موضوع نشاندهنده تنوع اتهامها و روشهای ناعادلانهای است که در صدور احکام اعدام به کار گرفته میشود.
اعدامها و حقوق بشر
سازمان حقوق بشر ایران بر این نکته تأکید کرده است که اعدامها معمولاً بر ضد ضعیفترین اقشار جامعه صورت میگیرد. محمود امیریمقدم، مدیر این سازمان، بیان کرده است که این افراد اغلب بدون دادرسی عادلانه و بهواسطه اعترافات اجباری، به مجازات اعدام محکوم میشوند. این روند نه تنها حقوق بشر را نقض میکند، بلکه بر روحیه عمومی جامعه تأثیر منفی میگذارد و باعث ایجاد ترس و ناامنی در میان مردم میشود.
دادرسی ناعادلانه
اکثر اعدامها در ایران در شرایطی انجام میشود که متهمان به دادرسی عادلانه دسترسی ندارند. به عنوان مثال، رضا رسایی، معترض بازداشتشده کُرد، یکی از قربانیان این روند است که به اتهام قتل یک مأمور امنیتی به اعدام محکوم شده است. او در اعتراضات ۱۴۰۱ دستگیر شده و به زعم بسیاری از ناظران، اعترافات او تحت شکنجه اخذ شده است. این نوع دادرسی نه تنها به بیعدالتی منجر میشود، بلکه نشاندهنده یک سیستم قضائی ناکارآمد و ناعادلانه است.
افزایش اعدامها پس از انتخابات
یکی از نکات مهم در این رابطه، افزایش اجرای احکام اعدام پس از انتخابات ریاستجمهوری اخیر در ایران است. بسیاری از ناظران بر این باورند که این افزایش ناشی از تلاش حکومت برای سرکوب و ایجاد جو ترس در جامعه است. این نوع سرکوب بهویژه در شرایطی که جامعه به دنبال تغییرات اجتماعی و سیاسی است، میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد.
روند افزایش اعدامها میتواند به از دست رفتن اعتماد عمومی به نظام قضائی و حکومتی منجر شود. جامعهای که در آن اعدامها به عنوان یک شیوه عادی برای حل مسائل اجتماعی و سیاسی دیده میشود، نمیتواند به رشد و توسعه پایدار برسد. این موضوع همچنین میتواند به تشدید نارضایتی اجتماعی و افزایش اعتراضات منجر شود.
واکنشهای بینالمللی
در پی این گزارش، کارشناسان سازمان ملل نیز به این وضعیت واکنش نشان داده و ابراز نگرانی کردهاند. آنها خواستار توقف فوری اعدامها در ایران شده و تأکید کردهاند که اتهامهای امنیتی که منجر به صدور حکم اعدام میشوند، به وضوح ناقض حقوق دادرسی عادلانه هستند. این واکنشها نشاندهنده عدم پذیرش جامعه بینالمللی نسبت به نقض حقوق بشر در ایران است و میتواند به افزایش فشارهای سیاسی بر جمهوری اسلامی منجر شود.
کارزارهای جهانی
جامعه جهانی بهویژه نهادهای حقوق بشری باید با کارزارهای اعتراضی و دیپلماتیک خود، هزینه اقدامات سرکوبگرانه حکومت ایران را افزایش دهند. این نوع فشارها میتواند به تغییر در سیاستهای داخلی و توجه بیشتر به حقوق بشر منجر شود.
موج اعدامها در ایران، علاوه بر تأثیرات اجتماعی و انسانی، چالشهای جدی برای جامعه جهانی به همراه دارد. لازم است که نهادهای بینالمللی و حقوق بشری به این مسئله توجه ویژهای داشته باشند و برای توقف این روند اقدامات مؤثری انجام دهند. اعدامها نه تنها به عنوان مجازات، بلکه به عنوان ابزاری برای سرکوب و کنترل اجتماعی باید مورد بررسی قرار گیرند. در نهایت، برقراری عدالت و حقوق بشر نه تنها وظیفهای انسانی، بلکه یک نیاز اساسی برای توسعه پایدار و امنیت اجتماعی در ایران است.