در حالی که کشورهای عربی با چالشهای امنیتی روبهرو هستند، نقش اخوانالمسلمین در بیثباتسازی منطقه پررنگتر شده است. ردپاهایی از ارتباط این گروه با حامیان خارجی دیده میشود که با تضعیف ثبات، توسعه را به عقب میرانند. ماجرای اخیر در اردن و کشف یک هسته تروریستی وابسته به اخوانالمسلمین، بار دیگر نگاهها را به سوی تهران جلب کرده؛ جایی که نشانههایی از همکاری پنهان میان نظام ایران و این گروهها روبهافزایش است.
خامنهای… حامی در سایه؟
در سالهای گذشته روشن شده که سیاستهای ایران دیگر صرفاً به شبهنظامیان شیعه برای گسترش نفوذ منطقهای متکی نیست، بلکه دایره مداخلات ایران به گروههایی با گرایشهای متفاوت نیز کشیده شده؛ تا زمانی که در مسیر تقابل با دولتهای عربی حرکت کنند.
خامنهای، که بهطور مستقیم بر نهادهای فراملی تأمین مالی نظیر «بیتالمال» و «بنیاد مستضعفان» نظارت دارد، سرمایهگذاریهایی را در گروههای افراطی با طیفهای ایدئولوژیک مختلف از جمله اخوانالمسلمین انجام داده است؛ تلاشی برای ساخت شبکهای موازی با ساختارهای رسمی.
این حمایتها محدود به پول نیست، بلکه آموزش، تسلیحات و حتی پشتیبانی رسانهای از طریق بسترهایی با ظاهر دینی یا انقلابی را نیز در بر میگیرد.
از عمان تا تهران… خطوط ارتباطی پنهان
جزئیات هسته تروریستی کشفشده در اردن نشان از شبکهای پیچیده و درهمتنیده دارد؛ شبکهای که اعضایش در خارج آموزش دیدهاند و از منابع غیرمرسوم تأمین مالی شدهاند. در این چارچوب، نمیتوان از روابط فزاینده میان برخی از رهبران اخوانالمسلمین و نهادها یا چهرههای وابسته به نظام ایران چشم پوشید.
با وجود تفاوتهای آشکار مذهبی، اما هماهنگیهای امنیتی و میدانی میان دو طرف، بهویژه در مناطقی همچون سوریه و عراق، به امری تکراری بدل شده و اکنون به خاک اردن نیز سرایت کرده است. پیشتر نیز گزارشهای اطلاعاتی از نقش واسطههایی در کشورهای ثالث حکایت داشت که پیامها و پشتیبانیهای تهران را به عناصر اخوانالمسلمین در منطقه منتقل میکردند.
اخوان و تروریسم… تصویر شفافتر میشود
نتایج تحقیقات در خصوص اعضای این هسته تروریستی در اردن نشان داد که اخوانالمسلمین هنوز از روشهای خشونتآمیز خود فاصله نگرفته، اگرچه در ظاهر تلاش میکند چهرهای ملایمتر ارائه دهد.
سلاحهای کشفشده و اهداف طراحیشده، گویای آن است که این گروه هنوز با ابزارهای خشونت در ارتباط است، و ساختار خود را متناسب با شرایط جدید بازآرایی کرده است. بزرگترین تهدید در توانایی این گروهها برای گذار سریع از فعالیت تبلیغاتی به عملیات مسلحانه نهفته است؛ امری که نشاندهنده سطح بالای آموزش پشتپرده است.
ارتباط این روند با حمایت خارجی، این باور را تقویت میکند که تداوم فعالیتهای اخوانالمسلمین با جریان مستقیم حمایتهای ایران، چه از نظر مالی و چه لجستیکی، پیوندی جدی دارد.
خامنهای و ثروتهای ایران… آیا در خدمت اخوان؟
در زمانی که مردم ایران زیر بار تورم، بیکاری و سقوط ارزش پول ملی در حال له شدن هستند، این پرسش مهم مطرح میشود: میلیاردها دلاری که از صادرات انرژی حاصل میشود، دقیقاً در کجا هزینه میگردد؟ گزارشها نشان میدهد بخشی از این درآمدها برای تأمین مالی گروههای مسلح در خارج از کشور هدایت میشود.
آنچه در این میان تازگی دارد، ورود نام اخوانالمسلمین به این فهرست است؛ گروهی که در چارچوب پروژههای بیثباتسازی نظامهای سنی مخالف نفوذ ایران قابل بهرهبرداری تشخیص داده شده است.
در نتیجه، مردم ایران بهطور اجباری تبدیل به تأمینکننده مالی طرحهای توسعهطلبانهای شدهاند که نهتنها سودی برای آنان ندارد، بلکه موجب تداوم نظام حاکم از طریق گسترش بیثباتی در خارج از مرزها میشود.
نتیجهگیری
با توجه به شواهد و اطلاعات موجود، بهنظر میرسد که سیاستهای تهران در راستای حمایت از گروههایی مانند اخوانالمسلمین بهعنوان ابزاری برای تقویت نفوذ خود در منطقه، تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات کشورهای عربی ایجاد کرده است. این حمایتها نه تنها به گسترش خشونت و بیثباتی در منطقه کمک میکند، بلکه منابع مالی ایران را به سمت پروژههای غیرمولد و خطرناک هدایت میکند، در حالی که مردم ایران با مشکلات اقتصادی فراوانی از جمله تورم و بیکاری مواجهاند. ادامه این مسیر میتواند به بحرانهای جدیتری منجر شود که در آن منافع ملت ایران بهطور فزایندهای قربانی این سیاستهای گسترشطلبانه خواهد شد.