در طول دهههای گذشته، برخی از جنایت سرقت در ایران چنان گسترده، برنامهریزیشده و بیسابقه بودهاند که هنوز هم در حافظه عمومی مردم باقی ماندهاند. این موارد نهتنها نیروهای انتظامی را به چالش کشیدند، بلکه تصویر تازهای از پیچیدگی و گستاخی مجرمان در اجرای جنايت سرقت به نمایش گذاشتند. در این گزارش به هفت مورد از خطرناکترین و پرحاشیهترین جنايت سرقت در تاریخ معاصر ایران میپردازیم؛ از بانکها گرفته تا موزههای ملی.
سرقت بانک ملی همدان؛ نقشهای دقیق با پایانی غافلگیرکننده
در تیرماه سال ۱۳۸۵، یکی از دقیقترین جنایتهای سرقت در تاریخ بانکداری ایران در شهر همدان رخ داد. چهار مرد مسلح، که بعدها مشخص شد از اعضای یک باند حرفهای با سابقه کیفری طولانی هستند، با ورود به شعبه بانک ملی در خیابان بوعلی، ظرف مدت کمتر از ۵ دقیقه کنترل کامل بانک را بهدست گرفتند.
آنها با استفاده از نقشهای کاملاً حسابشده، دوربینهای مداربسته را از کار انداختند، درها را از داخل قفل کردند و با تهدید اسلحه بیش از ۸۰۰ میلیون تومان پول نقد را به سرقت بردند. این جنایت سرقت در حالی انجام شد که تیم حراست بانک به شکل عجیبی در مرخصی بودند. پلیس، پس از بررسی بیش از ۷۰ ساعت فیلم و بازجویی از ۵۰ نفر، در نهایت موفق به شناسایی محل اختفای سارقان در کرمانشاه شد و اعضای باند را دستگیر کرد.
ناپدید شدن آثار موزه تبریز؛ جنایت بیسر و صدا
این جنایت سرقت در سال ۱۳۷۲ اتفاق افتاد، زمانی که یکی از مهمترین گنجینههای فرهنگی ایران در موزه تبریز بهطور ناگهانی ناپدید شد. در این پرونده، بیش از ۲۰ شیء تاریخی از جمله سکههای طلا، ظروف سلجوقی، و کتیبههای خطی بدون هیچ نشانهای از ورود غیرمجاز، از ویترینهای موزه برداشته شدند.
نکتهای که این جنایت سرقت را متمایز میکرد، عدم وجود هرگونه علائم تخریب در دربها یا قفلها بود. فرضیه اصلی پلیس، همکاری یکی از کارکنان موزه با عاملان سرقت بود. با وجود بازداشت چند نفر و انجام تحقیقات گسترده، هیچکدام از اشیای سرقتشده تا امروز پیدا نشدهاند و عاملان اصلی همچنان ناشناخته ماندهاند. این پرونده یکی از مبهمترین جنایتهای سرقت در تاریخ فرهنگی ایران بهشمار میرود.
جنایت سرقت با حفر تونل در طهران؛ فرار زیرزمینی
در آذرماه سال ۱۳۹۰، یکی از پیچیدهترین جنایتهای سرقت از بانک در ایران رقم خورد. سارقان با اجاره یک مغازه در مجاورت بانک پارسیان واقع در خیابان میرزای شیرازی، عملیات حفر تونل را آغاز کردند. آنها در طی ۳ ماه، تونلی به طول ۳۰ متر و با استفاده از تجهیزات صنعتی حفر کردند که دقیقاً به زیر خزانه بانک منتهی میشد.
در شب حادثه، سارقان بدون هیچگونه سر و صدایی وارد خزانه شده و حدود ۹ میلیارد تومان وجه نقد، طلا، و اسناد بانکی را به سرقت بردند. جالب اینکه سرقت تا دو روز بعد کشف نشد، زیرا هیچ اثری از ورود به ساختمان بانک دیده نمیشد. این جنایت سرقت پلیس را مجبور به بازنگری در سیستمهای امنیتی بانکها کرد و منجر به تغییر رویه در نگهداری اسناد و اموال در خزانههای بانکی شد.
جنایت سرقت با لباس پلیس؛ اعتماد عمومی هدف قرار گرفت
یکی از نگرانکنندهترین جنایتهای سرقت سالهای اخیر مربوط به سرقتهایی بود که با پوشش پلیس صورت گرفت. در این مورد، اعضای یک باند سازمانیافته با لباس فرم نیروی انتظامی، با ارائه حکم جعلی وارد منزلی در منطقه فرمانیه تهران شدند. آنها به بهانه بازرسی، ساکنان خانه را به اتاقی منتقل کرده و سپس تمامی اشیای قیمتی، اسناد و مقادیر زیادی ارز خارجی را به سرقت بردند.
این جنایت سرقت نهتنها از نظر امنیت فیزیکی خطرناک بود، بلکه اعتماد عمومی نسبت به پلیس را نیز تضعیف کرد. پس از انتشار تصاویر دوربینهای خیابانی و پیگیری گسترده رسانهای، پلیس موفق به شناسایی خودرو و دستگیری اعضای باند در مشهد شد. این ماجرا باعث شد نیروی انتظامی پروتکلهای شناسایی خود را برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی اصلاح کند.
جنایت سرقت از گنجینههای خصوصی؛ هدف ثروتمندان
در سالهای اخیر، موج جدیدی از جنایتهای سرقت در مناطق مرفه تهران به وقوع پیوسته که عمدتاً ثروتمندان و شخصیتهای شناختهشده را هدف قرار دادهاند. این باندها با استفاده از اطلاعات داخلی، برنامهریزی دقیق، و تجهیزات پیشرفته اقدام به ورود به ویلاها و منازل لوکس کردهاند.
یکی از مشهورترین این پروندهها مربوط به سرقت از خانه یکی از تاجران معروف بازار فرش بود که بیش از ۱۵ میلیارد تومان طلا، جواهرات و ارز از خانهاش ربوده شد. عاملان این جنایت سرقت از طریق اطلاعاتی که از کارگر خانه بهدست آورده بودند، زمان خالی بودن خانه را شناسایی و بدون درگیری وارد خانه شدند. پلیس با ردیابی ارتباطات تلفنی موفق به شناسایی اعضای باند شد و برخی از اموال مسروقه را بازگرداند.
نتیجهگیری
پروندههای بررسیشده نشان میدهند که جنایت سرقت در ایران از قالبهای سنتی خارج شده و به شکلی مدرن، سازمانیافته و هوشمندانه در حال گسترش است. با وجود تلاشهای گسترده نیروهای انتظامی، واقعیت این است که مجرمان نیز با تکنولوژی و روشهای نوین خود را تطبیق دادهاند.برای مقابله با چنین جنایتهای سرقت، لازم است علاوه بر تقویت ساختارهای امنیتی، فرهنگسازی و آموزش عمومی نیز در دستور کار قرار گیرد. بدون مشارکت مردمی، پیشگیری از جنایت سرقت در ابعاد کلان امکانپذیر نیست. آنچه امروز در قالب جنایت سرقت دیده میشود، بازتابی از شکافهای اجتماعی، ضعف نظارت و نیاز فوری به بازبینی سیاستهای پیشگیرانه است.