خبر کشف پیکر بیجان دکتر زهرا میرزایی، مشاور خانواده و از چهرههای علمی شناختهشده، جامعه را در بهت و حیرت فرو برده است؛ ماجرایی که هنوز زوایای پنهان زیادی دارد.
جنایت بیصدا؛ ورود آرام و قتلی هولناک
تحقیقات اولیه پلیس نشان داد که عامل قتل بدون هرگونه زور فیزیکی یا تخریب در ورودی، وارد منزل دکتر زهرا میرزایی شده است. هیچ نشانهای از درگیری یا مقاومت در صحنه جرم مشاهده نشد و این مسئله از همان ابتدا فرضیه آشنایی قبلی قاتل با مقتول را تقویت کرد.
پیکر بیجان وی با آثار شدید ضربه جسم سخت به سر و بریدگی عمیق در ناحیه گردن کشف شد؛ مشخص شد که ابزار قتل شامل چکش و چاقویی بوده که قاتل از قبل برای اجرای نقشهاش تهیه کرده بود. آرامش صحنه قتل نشان از این دارد که قربانی به فرد واردشونده اعتماد کامل داشته است.
سرنخهای خانوادگی؛ تماسهای رمزآلود پیش از مرگ
در بررسیهای دقیق از تماسها و پیامهای تلفن همراه زهرا میرزایی، پلیس متوجه مکالماتی بین وی و یکی از بستگان نزدیکش شد. مظنون با بهانهای خانوادگی — اختلاف با همسرش — سعی کرده بود با وی دیدار خصوصی داشته باشد و تأکید کرده بود که هیچکس از این ملاقات نباید باخبر شود.
با این حال، زهرا پیش از دیدار با خواهرش درباره این قرار صحبت کرده بود. این جزئیات، نخستین زنگ خطر برای کارآگاهان بود و مسیر تحقیقات را به سمت مظنون اصلی هدایت کرد. این تماسها دقیقاً چند ساعت پیش از وقوع قتل انجام شده بودند.
ردگیری سریع قاتل؛ دستگیری در کمتر از ۲۴ ساعت
با تمرکز بر سرنخهای خانوادگی و بررسی دقیق تماسها، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در همان روزهای نخست، هویت مظنون را شناسایی کردند. مظنون که “محمود” نام دارد و ۳۴ ساله است، از بستگان درجه یک مقتوله بوده و سابقهای در جرایم کیفری نداشته است.
مأموران با مجوز قضایی و همکاری دادسرای امور جنایی تهران، صبح روز بعد به منزل وی در منطقه پیروزی تهران یورش بردند. در بازرسی از خانه، مقدار قابلتوجهی طلا کشف شد که خانواده زهرا میرزایی آن را شناسایی و تأیید کردند. بازداشت سریع مظنون و کشف اموال سرقتشده، نقطه عطف تحقیقات پلیسی بود.
اعترافات تکاندهنده؛ از نقشه قتل تا پشیمانی بیفایده
محمود پس از انتقال به بازداشتگاه و روبهرو شدن با شواهد، در همان مراحل اولیه بازجویی به قتل اعتراف کرد. او گفت که از مدتها پیش میدانسته که زهرا میرزایی در خانهاش طلا نگهداری میکند و از شرایط زندگی او باخبر بوده است. به گفته خودش، با طرح دروغی درباره اختلاف با همسرش، اعتماد زهرا را جلب کرده و او را وادار به دیداری خصوصی کرده است.
روز حادثه با چکشی که از قبل آماده کرده بود، چند ضربه شدید به سر وی وارد کرده و سپس با چاقو، گلوی او را بریده تا مطمئن شود که جانش را گرفته است. او افزود که پس از جستجو تنها مقدار محدودی طلا پیدا کرده که برخلاف تصورش، ارزش چندانی نداشته است. قاتل در پایان اعترافات خود گفته که اکنون از کارش پشیمان است، اما برای بازگشت به گذشته، دیگر خیلی دیر شده است.
نتیجهگیری
قتل دکتر زهرا میرزایی، با وجود پیوندهای خانوادگی و اعتماد میان مقتوله و قاتل، نمونهای تلخ از خطرات نهفته در روابط نزدیک و سوءاستفاده از اعتماد است. این جنایت که با انگیزهای مالی و بهوسیله فردی آشنا به وقوع پیوست، هشدار جدی برای تمامی افراد است تا مراقب اعتمادهای بیمورد و بدون احتیاط در روابط خانوادگی و اجتماعی خود باشند.
هرچند که پلیس با پیگیریهای سریع موفق به شناسایی و دستگیری قاتل در کمتر از ۲۴ ساعت شد، اما این حادثه نشان میدهد که حتی در محیطهای نزدیک و آشنا نیز باید هوشیاری و دقت بیشتری برای حفظ امنیت فردی و خانوادگی وجود داشته باشد. با دستگیری قاتل و اعترافات وی، پرونده قتل دکتر زهرا میرزایی در دست بررسی و ادامه تحقیقات قرار دارد تا عدالت بهطور کامل اجرا شود.