شیوا ارسطویی، نویسنده، شاعر و مترجم سرشناس ایرانی، در ۶۴ سالگی درگذشت. او با آثار ارزشمند خود در حوزه ادبیات معاصر ایران تأثیر بسیاری بر جای گذاشت و همواره بهعنوان صدای زنان نویسنده و هنرمند شناخته میشد.
جزئیاتی از مرگ و واکنشها
شیوا ارسطویی در شامگاه چهارشنبه ۱۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ چشم از جهان فروبست. خبر درگذشت او توسط فرزندش تأیید شد و در صفحه اینستاگرام رسمیاش نیز اعلام گردید. برخی منابع احتمال مرگ خودخواسته، خودکشی یا ایست قلبی را مطرح کردهاند، با این حال، علت دقیق مرگ او تاکنون بهطور رسمی تأیید نشده است.
در پی انتشار خبر درگذشت این نویسنده، بسیاری از اهالی فرهنگ و ادبیات با انتشار پیامهایی در فضای مجازی، به سوگ نشستند و از تأثیر عمیق آثار او در جریان ادبیات معاصر ایران گفتند.
حضور پررنگ در عرصههای گوناگون فرهنگی
شیوا ارسطویی تنها یک نویسنده نبود؛ بلکه شخصیتی چندوجهی در فضای فرهنگی ایران محسوب میشد. او در کنار نویسندگی، به ترجمه آثار ادبی و نیز فعالیت در حوزه سینما پرداخت. نگاه او به جامعه، نگاهی موشکافانه و نقادانه بود؛ بهویژه درباره موقعیت اجتماعی زنان در ایران پس از انقلاب.
در گفتوگویی در سال ۱۳۸۴، او تأکید کرده بود که زیستن در جامعهای که با محدودیتهای فراگیر همراه است، برای زنان نویسنده و هنرمند بسیار دشوارتر از دیگر اقشار جامعه است. آثار و گفتههای او همواره حامل پیامهایی درباره آزادی، عدالت و کرامت انسانی بود.
نقشآفرینی در آموزش و ترویج ادبیات داستانی
ارسطویی سالها به تدریس داستاننویسی در دانشگاههای معتبری چون دانشگاه هنر تهران و دانشگاه فارابی پرداخت. در ادامه، آموزش در یکی از دانشگاههای غیرانتفاعی هنر را دنبال کرد.
او همچنین با تأسیس و ادارهی کارگاه داستاننویسی «وانکا»، نقش مؤثری در پرورش نسل جدیدی از نویسندگان ایفا کرد. این کارگاهها با هدف انتقال تجربه، تقویت مهارتهای خلاقانه، و نقد آثار جوانان برگزار میشد و بسیاری از شاگردان او بعدها به چهرههایی شناختهشده در فضای ادبی ایران تبدیل شدند.
حضور شیوا ارسطویی در سینما و جبهههای دفاع مقدس
تجربه زیستی شیوا ارسطویی فراتر از نوشتن بود. در نخستین روزهای جنگ هشتساله ایران و عراق، او بهعنوان امدادگر داوطلب به جبهه رفت و این حضور مستقیم در فضای جنگ، تأثیر عمیقی بر نگاه و آثارش گذاشت. همین تجربه باعث شد تا او در برخی فیلمهای مرتبط با دفاع مقدس بهعنوان مشاور کارگردان همکاری داشته باشد.
همچنین، ارسطویی بازی در چند فیلم کوتاه را نیز تجربه کرد که یکی از آنها بر اساس داستانی از نویسنده آمریکایی «جان بلاهری» ساخته شده بود. این فعالیتها نشاندهنده دامنه گسترده علاقه و استعداد او در هنرهای گوناگون بود.
آثار ماندگار و جوایز ادبی معتبر
کارنامه ادبی شیوا ارسطویی پر است از آثار متنوع و درخشان در قالبهای داستان کوتاه، رمان و شعر. از میان رمانهای او میتوان به «او را که دیدم زیبا شدم»، «بیبی شهرزاد»، «آسمان خالی نیست»، «افیون»، «خوف»، «نینا» و «ولی دیوانهوار…» اشاره کرد. مجموعه داستان «آفتاب و مهتاب» که در سال ۱۳۸۲ منتشر شد، توانست جایزه معتبر ادبی یلدا و جایزه ادبی هوشنگ گلشیری را از آن خود کند.
ارسطویی همچنین در زمره نویسندگانی بود که با امضای بیانیه ۱۳۴ نویسنده، خواستار آزادی اندیشه، بیان و حذف سانسور شدند. این بیانیه یکی از اقدامات مهم و تأثیرگذار جامعه ادبی ایران در دهه هفتاد بود. آثار شعر او نیز همچون «بیا تمامش کنیم» و «گم»، نمایانگر ذهنی عمیق، احساسی ناب و زبانی خاص بود.
نتیجهگیری
شیوا ارسطویی، با آثار و فعالیتهای فرهنگیاش، جایی ویژه در تاریخ ادبیات معاصر ایران دارد. او نه تنها بهعنوان نویسنده و مترجم شناخته میشد، بلکه در زمینههای آموزش، سینما و دفاع از آزادیهای فرهنگی نیز نقش مهمی ایفا کرد. مرگ او خلأ بزرگی در فضای فرهنگی کشور ایجاد کرد، اما آثار و پیامهایش همچنان در یادها باقی خواهند ماند. شیوا ارسطویی بهعنوان یکی از پیشگامان نویسندگان زن ایران، بهویژه در دوران پس از انقلاب، همواره صدای اعتراض و آزادی بیان بود. زندگی و کارنامه او الهامبخش نسلهای جدیدی از نویسندگان و هنرمندان خواهد بود که با پیروی از اصولی که او پیگیری کرد، به خلق آثار ماندگار خواهند پرداخت.