در سالهای اخیر، واژه بیتکوین ایرانی بیش از پیش در رسانهها و محافل اقتصادی شنیده میشود. ایران، با وجود تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای مالی، توانسته جایگاه قابلتوجهی در عرصه استخراج ارزهای دیجیتال به دست آورد. اما چگونه و چرا این اتفاق افتاده است؟
منابع انرژی ارزان؛ مزیتی کلیدی برای ماینرها
ایران یکی از معدود کشورهایی در جهان است که انرژی فسیلی را با هزینهای بسیار پایین در اختیار صنایع داخلی قرار میدهد. برق ارزان، بهویژه در مناطق جنوبی و مرکزی کشور، باعث شده تا استخراجکنندگان داخلی و حتی ماینرهای چینی که از قوانین سختگیرانه کشور خود گریختهاند، به ایران روی بیاورند. طبق گزارش وزارت نیرو، بخش قابلتوجهی از برق تولیدی کشور در فصول سرد سال صرف مزارع استخراج میشود.
بسیاری از این مزارع با دریافت مجوز رسمی فعالیت میکنند، اما همزمان، تعداد قابلتوجهی نیز بهصورت غیرقانونی و بدون نظارت در حال فعالیت هستند. همین امر موجب ایجاد فشار بر شبکه برق کشور شده و در برخی موارد باعث قطعی برق یا افت ولتاژ در مناطق خاص شده است. با وجود این چالشها، برق ارزان همچنان برگ برندهای برای توسعه بیتکوین ایرانی به شمار میرود.
تحریمها؛ تهدید یا فرصت برای بیتکوین ایرانی؟
تحریمهای مالی که مبادلات بانکی بینالمللی ایران را با محدودیت مواجه کردهاند، بهطور غیرمستقیم بستری برای رشد ارزهای دیجیتال فراهم آوردهاند. بسیاری از شرکتهای صادراتی، بهویژه در حوزه صنایع کوچک، از طریق تبدیل ریال به بیتکوین و انتقال آن به کیفپولهای مجازی، توانستهاند محدودیتهای بانکی را دور بزنند.
بیتکوین ایرانی در این میان به یک ابزار مهم برای تسویهحسابهای خارجی تبدیل شده است. برخی منابع حتی از استفاده نهادهای دولتی یا شبهدولتی از این روش برای پرداختهای خارجی خبر دادهاند، هرچند بهصورت غیررسمی. در نبود راهکارهای بانکی رسمی، این مسیر دیجیتال، هرچند پرریسک، اما گشایشی اقتصادی برای ایران فراهم کرده است. کارشناسان معتقدند اگر سیاستگذاری شفافتری در این زمینه انجام شود، ایران میتواند به یک بازیگر جدی در عرصه مالی مبتنی بر رمزارزها بدل شود.
چالشهای قانونی و نظارتی
با افزایش حجم فعالیتهای مرتبط با استخراج، دولت ایران تلاش کرده چارچوبی قانونی برای این صنعت نوظهور ترسیم کند. در سال ۱۳۹۸، هیئت دولت، استخراج رمزارز را بهعنوان یک فعالیت صنعتی به رسمیت شناخت و از آن زمان تاکنون، بیش از ۱۰۰۰ مجوز برای راهاندازی مزارع استخراج صادر شده است. با این حال، هنوز مشکلات متعددی پابرجاست.
یکی از اصلیترین چالشها، تعیین تعرفه برق برای ماینرهاست. در حالی که دولت تعرفهای نزدیک به نرخ صادراتی را برای مزارع بزرگ وضع کرده، بسیاری از فعالان معتقدند این تعرفهها موجب کاهش سودآوری و گسترش فعالیتهای زیرزمینی شده است. همچنین نبود سامانه یکپارچه برای ثبت و کنترل فعالیتها باعث شده تا پیگیری تخلفات دشوار شود.
از سوی دیگر، واردات دستگاههای ماینینگ نیز با محدودیتهای گمرکی مواجه است. برخی واردکنندگان ناچارند تجهیزات را از مسیرهای غیررسمی وارد کشور کنند که این خود تبعاتی از جمله عدم کنترل کیفی و نوسانات قیمت را در پی دارد. تمامی این چالشها نشان میدهند که مسیر توسعهی بیتکوین ایرانی همچنان نیازمند اصلاحات ساختاری است.
بیتکوین ایرانی در جامعه؛ فرصت اقتصادی یا تهدید اجتماعی؟
پدیده بیتکوین ایرانی فقط به سطوح بالای اقتصادی محدود نمیشود، بلکه در سالهای اخیر وارد خانههای مردم نیز شده است. جوانان بسیاری، بهویژه در مناطق محروم و شهرهای کوچک، با مشاهده سودآوری رمزارزها، جذب این حوزه شدهاند. راهاندازی فارمهای کوچک خانگی، خرید و فروش آنلاین بیتکوین، و حتی سرمایهگذاریهای خانوادگی در این بازار رو به افزایش است.
در کنار این استقبال عمومی، هشدارهایی هم وجود دارد. نوسانات شدید قیمت بیتکوین در بازار جهانی باعث شده برخی از افراد ناآگاه، تمام دارایی خود را در زمانی کوتاه از دست بدهند. فقدان آموزش مالی مناسب و نبود نهادهای مشورتی قانونی باعث شده بسیاری از مردم قربانی تبلیغات کاذب در فضای مجازی شوند.
با این حال، اگر سیاستگذاران بتوانند با ایجاد بستری شفاف، امن و آموزشی، مسیر رشد این صنعت را هموار کنند، بیتکوین ایرانی میتواند به ابزاری برای اشتغالزایی و درآمد پایدار در سطح خرد نیز تبدیل شود؛ چیزی که در شرایط فعلی اقتصاد ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است.