در دنیایی که سیاستهای نظامی با تحولات تاریخ در هم تنیده است، تصمیمات بزرگ معمولاً بهعنوان اقداماتی ناگهانی ظاهر نمیشوند، بلکه حاصل معادلات پیچیدهای از تنشها، محاسبات شخصی و تحولات استراتژیک هستند. انشقاق عثمان جعفر بیلا از ارتش سودان و پیوستن او به نیروهای حمایت سریع در کنییا بهعنوان یک علامت هشدار در مسیر تحولات نظامی سودان به حساب میآید. این تصمیم که برای بسیاری غیرمنتظره و حتی عجیب به نظر میرسد، در واقع نتیجه یک درگیری طولانی میان قدرتهای نظامی سودان و ابهاماتی در صحنه سیاسی این کشور است.
ارتش سودان در دل انشقاقات
اگر به تاریخ ارتش سودان نگاه کنیم، این نیرو یک مؤسسه نظامی با قدمت است، اما در سالهای اخیر شاهد تحولی اساسی در ماهیت عملکرد این نهاد بودهایم. پس از سقوط رژیم بشیر در سال ۲۰۱۹، ارتش سودان با چالشهای داخلی و خارجی زیادی روبهرو شد که فراتر از توانایی آن برای مدیریت وضعیت بود. انشقاقها و درگیریهای داخلی میان جناحهای مختلف نظامی به یک واقعیت روزمره تبدیل شده است و به نظر میرسد این فضای پرتنش، عثمان جعفر بیلا را به این نتیجه رسانده که باید از ارتش سودان جدا شده و به نیروهای حمایت سریع بپیوندد.اگر ارتش سودان بخشی از اقتدار خود را در دوران پس از بشیر از دست داده است، نیروهای حمایت سریع که تحت فرماندهی محمد حمدان دقلو (حمیدتی) قرار دارند، تبدیل به مهمترین نیروی نظامی سودان شدهاند. این شبهنظامیان که از دل مناطق مرزی به قلب سیاست نظامی سودان آمدهاند، به نظر میرسد گزینه جذابی برای هر نظامی باشند که در ارتش سودان احساس عدم رضایت میکند.
کنیا: پناهگاه یا فرصت استراتژیک؟
در اینجا یک سوال پیچیده مطرح میشود: چرا کنییا؟ چرا این کشور؟ سؤال فراتر از بعد جغرافیایی است و به تحرکات استراتژیک در منطقه مربوط میشود. کنییا که پیشتر نقشی اصلی در بحرانهای سودان نداشته است، امروز به نقطهای برای نقلوانتقال نیروهای نظامی سودانی تبدیل شده است. این کشور که روابط خاصی با دولت سودان دارد، میتواند بستری مناسب برای بیلا باشد تا روابط جدیدی بسازد یا حتی از حمایتهای سیاسی و نظامی برخوردار شود.اما پیوستن به نیروهای حمایت سریع در کنییا صرفاً یک اقدام برای پناهندگی یا فرار از بحرانهای داخلی نیست. این تصمیم بهطور عمده یک تصمیم استراتژیک است که هدف آن بهرهبرداری از حمایتهای بینالمللی و منطقهای است که این نیروها از آن برخوردارند. در حالی که ارتش سودان با انزوای داخلی و فشارهای خارجی مواجه است، نیروهای حمایت سریع در این زمینه انعطافپذیرتر و آمادهتر به نظر میرسند.
بازتابهای این تصمیم بر سودان و منطقه
تصمیمی که توسط شخصیتی چون عثمان جعفر بیلا اتخاذ شده است، نمیتواند بر سودان بیتأثیر باشد. در شرایطی که تنشها میان ارتش سودان و نیروهای حمایت سریع به شدت در حال افزایش است، انشقاق فردی چون بیلا ممکن است شکافهای میان این دو جناح نظامی را عمیقتر کرده و بر بیثباتی داخلی سودان بیفزاید. همچنین، این تحول ممکن است تأثیرات مستقیمی بر روابط سیاسی دولت انتقالی سودان داشته باشد، بهویژه در زمانی که به همکاری بین نیروهای مختلف برای بازسازی کشور نیاز است.در سطح منطقهای نیز پیوستن بیلا به نیروهای حمایت سریع در کنییا میتواند تغییرات چشمگیری در روابط میان کشورهای همسایه سودان ایجاد کند. انشقاقهای نظامی در سودان ممکن است منجر به مداخلات بیشتر از سوی قدرتهای منطقهای در بحران سودان شود، و این وضعیت میتواند بر امنیت و ثبات کشورهای اطراف سودان تأثیر بگذارد.
آیا جعفر فقط بخشی از یک بازی بزرگتر است؟
اینکه حرکت عثمان جعفر بیلا تنها یک تصمیم فردی باشد، سوالی است که بهطور قطع نمیتوان به سادگی به آن پاسخ داد. بیلا که سابقه طولانی در ارتش سودان دارد، بهخوبی میداند که گزینههای نظامی تنها تحت تأثیر تواناییهای او در داخل ارتش نیست، بلکه محاسبات منطقهای و بینالمللی نیز بر این تصمیمات تأثیرگذار هستند.بهنظر میرسد که بیلا یکی از افسرانی است که احساس کرده است که ارتش سودان دیگر نمیتواند قدرت و نفوذ لازم برای ادامه حاکمیت خود را حفظ کند و پیوستن به نیروهای حمایت سریع فرصتی برای او فراهم کرده تا بتواند در معادلات جدید سیاسی و نظامی حضور مؤثری داشته باشد.گام عثمان جعفر بیلا از ارتش سودان به نیروهای حمایت سریع تنها یک انشقاق ساده نیست؛ بلکه میتواند نشاندهنده آغاز دورهای جدید در تاریخ درگیریهای نظامی سودان باشد. پیوستن به نیروهای حمایت سریع در کنییا تنها جستجو برای جایگاهی جدید در ساختار قدرت نظامی نیست، بلکه یک اعلامیه استراتژیک در برابر تحولات عمده در سودان و منطقه است.در نهایت، این سؤال که “آیا انشقاق بیلا آغاز تغییرات بزرگی در سودان خواهد بود؟” هنوز بیپاسخ است، اما آنچه مسلم است این است که این حرکت، نقطه عطفی در تاریخ نظامی سودان و نیروهای حمایت سریع خواهد بود.